به گزارش خبرگزاری حوزه، بعضیها با فرماندهی زمینی به میدان میآیند، بعضیها با دعوتی از آسمان. و گاهی دل، رازی دارد که فقط روز شهادت زهرا (س) آن را فاش میکند.
سید حمید را در منطقه عملیاتی خیبر و قرارگاه نوح دیدمش.
خوشحال شادمان بود و البته کتوم.
همین قدر به من گفت که حضرت زهرا (س) به من گفته اند بیایم اینجا. هر چه اصرار کردم، بیشتر از این نگفت.
گفت: بگذار در دل خودم باشد.
شهید همت آمده بود دنبال یک گردان نیرو.
سردار سلیمانی هم سید حمید را با همت همراه کرد برای تحویل نیروها؛ اما گلوله تانک أمان شان نداد.
سر و دست همت مجروح شده بود و صورت و پهلوی سید حمید. روز سوم جمادی الثانی بود و روز شهادت حضرت زهرا (س).
خدا بیش از این نمی خواست سِرَّش مخفی بماند.
منبع: پا برهنه در وادی مقدس، ص ۱۱۹ و ۱۲۵-۱۲۴٫










نظر شما